معنی بوسیله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن، بافعالیت , چیزی را تکان دادن وبهم زدن فکری چیزی بوجود اوردن، کره سازی، دائما وشدیدا ,, معنی بوسیله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن، بافعالیت پ چیزی را تکان دادن وبهم زدن فکری چیزی بوجود اوردن، کره سازی، دائما وشدیدا پ, معنی fmsdgi اsfاf ;cbjbi (keg ]co) [gm ctتj، fاtuاgdت , ]dxd cا تlاj bاbj mfik xbj tlcd ]dxd fm[mb اmcbj، lci sاxd، bاnkا mabdbا ,, معنی اصطلاح بوسیله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن، بافعالیت , چیزی را تکان دادن وبهم زدن فکری چیزی بوجود اوردن، کره سازی، دائما وشدیدا ,, معادل بوسیله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن، بافعالیت , چیزی را تکان دادن وبهم زدن فکری چیزی بوجود اوردن، کره سازی، دائما وشدیدا ,, بوسیله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن، بافعالیت , چیزی را تکان دادن وبهم زدن فکری چیزی بوجود اوردن، کره سازی، دائما وشدیدا , چی میشه؟, بوسیله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن، بافعالیت , چیزی را تکان دادن وبهم زدن فکری چیزی بوجود اوردن، کره سازی، دائما وشدیدا , یعنی چی؟, بوسیله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن، بافعالیت , چیزی را تکان دادن وبهم زدن فکری چیزی بوجود اوردن، کره سازی، دائما وشدیدا , synonym, بوسیله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن، بافعالیت , چیزی را تکان دادن وبهم زدن فکری چیزی بوجود اوردن، کره سازی، دائما وشدیدا , definition,